چشمان باراني

چه رنجي مي كشد آنكس كه انسان است و از احساس سرشار

مشتري فقير

پرومودا باترا

در اوزاكا، شيريني‌سراي بسيار مشهوري بود. شهرت او به خاطر شيريني‌هاي خوشمزه‌اي بود كه مي‌پخت. مشتري‌هاي بسيار ثروتمندي به اين مغازه مي‌آمدند، چون قيمت شيريني‌ها بسيار گران بود. صاحب فروشگاه هميشه در همان عقب مغازه بود و هيچ وقت براي خوش‌آمد مشتري‌ها به اين طرف نمي‌آمد. مهم نبود كه مشتري چقدر ثروتمند است.
يك روز مرد فقيري با لباس‌هاي مندرس و موهاي ژوليده وارد فروشگاه شد و عمداً نزديك پيش‌خوان آمد. قبل از آن‌كه مرد فقير به پيشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بيرون پريد و فروشندگان را به كناري كشيد و با تواضع فراوان به آن مرد فقير خوش‌آمد گفت و با صبوري تمام منتظر شد تا آن مرد جيب‌هايش را بگردد تا پولي براي يك تكه شيريني بيابد!
صاحب فروشگاه خيلي مؤدبانه شيريني را در دست‌هاي مرد فقير قرار داد و هنگامي كه او فروشگاه را ترك مي‌كرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظيم مي‌كرد.
وقتي مشتري فقير رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت كنند و پرسيدند كه در حالي كه براي مشتري‌هاي ثروتمند از جاي خود بلند نمي‌شويد، چرا براي مردي فقير شخصاً به خدمت حاضر شديد.
صاحب مغازه در پاسخ گفت: مرد فقير همه‌ي پولي را كه داشت براي يك تكه شيريني داد و واقعاً به ما افتخار داد. اين شيريني براي او واقعاً لذيذ بود. شيريني ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر كه براي مرد فقير، خوب و باارزش است.


برگرفته از كتاب:
باترا، پرومودا؛ رمز و راز زندگي بهتر؛ چاپ نخست؛ تهران: انتشارات بهزاد 1387.

حق

بشري كه حق اظهار عقيده و بيان انديشه خود را نداشته باشد، موجودي زنده به شمار نمي رود.((شارل دو مونتسكيو))


من اگر در بهشت باشم، ولي به من بگويند حق نداري جهنم را به اين بهشت ترجيح دهي، از آن بهشت بيرون مي روم.((ژان روستان))


اگر نمي خواهي در حق تو داوري شود، درباره ديگران داوري نكن.((آبراهام لينكلن))


با مردم باش! حق، هميشه با مردم است؛ آنها هرگز كسي را گمراه نمي كنند.((آبراهام لينكلن))


اگر دانش را به خاطر كسب درآمد فرا مي گيريد، در حق آنهايي كه به خاطر خودشان دانش اندوخته اند، تجاوز كرده ايد.((آندره ژيد))


حرف حق بر شما تاثير خواهد گذاشت، حتي اگر آن را قبول نداشته باشيد.((بنجامين فرانكلين))


اگر ما به دنبال سعادت و خوشبختي هستيم بايد از فكر كردن درباره حق شناسي يا حق ناشناسي خودداري كنيم و محبت و خوبي را تنها براي شادي درون انجام دهيم.((ديل كارنگي))


فحش دليل كساني است كه حق ندارند.((ژان ژاك روسو))


هميشه حق با كسي نيست كه بهتر سخن مي گويد.((مثل آفريقائي))


آن كس كه به ديگري خدمت مي كند، اگر نخواهد خود را پست و خسيس نشان دهد، بايد يكباره آن را از ياد ببرد. محبتي را كه در حق كسي شده به ياد او آوردن و درباره آن سخن گفتن، چندان تفاوتي با سرزنش كردن ندارد.((دموستن))


خوشبختي وجود ندارد و ما خوشبخت نيستيم، اما مي توانيم اين حق را به خود بدهيم كه در آرزوي آن باشيم.((آنتوان چخوف))


كسب دانش وظيفه اساسي هر انساني است. در [ راه انجام ] اين وظيفه، دانشجو مي تواند و حق دارد كه از آموزگار خود هم پيشي بگيرد و زودتر به مقصد برسد.((كنفوسيوس))


دوست تو كسي است كه هر گاه كلمه حق از تو بشنود، خشمناك نشود.((فيثاغورث))


زياني كه از بيان حقي متوجه من گردد به مراتب مرا گوارا و دلپذيرتر است تا آنكه پنهان كردن مطلبي، ضرري به حقي برساند.((لودويگ وان بتهوون))


شكست خوردن به حق، گوارا تر از پيروز شدن با باطل است.((شارل دو مونتسكيو))


حق هميشه با پيروز ميدان جنگ است.((آدولف هيتلر))


عشق

آزادي هيچ وقت انتظار ما را نمي كشد، ما بايد در بدست آوردنش، از دل و جان دريغ نكنيم. چون در هيچ جايي از زواياي تاريخ سراغ نداريم كه آزادي و دموكراسي، سهل و آسان به دست آمده باشد.((رالف والدو امرسون))


از دل برود هر آنكه از ديده برفت.((؟))


اگر بر آب روي، خسي باشي، اگر بر هوا پري، پرنده اي باشي، دل به دست آر تا كسي باشي.((خواجه عبدا... انصاري))


ازدواج هميشه به عشق پايان داده است. ((ناپلئون بناپارت))


بهترين نگهبان سعادت در يك خانواده، عشق زن و شوهر نسبت به يكديگر است.((دوموند لورليد))


زناشويي عبارت است از سه هفته آشنايي، سه ماه عاشقي، سه سال جنگ و سي سال تحمل.(( تن))


چه بسا آن كه به ظاهر آراسته و مايه حسرت شماست، درمانده و محتاج دلداري و ياري شما باشد.((حجازي))


دل به دل راه دارد.((مثل ايراني))


تنها بنايي كه هر چه بيشتر بلرزد محكمتر مي شود، دل آدمي است.((؟))


مردي را در نظر بگيريد كه در غربت و دور از خويشاوندان و خانواده خود زندگي مي كند. چنين مردي به طور حتم نياز به نوعي دلبستگي دارد تا جاي علاقه پدر و برادرش را بگيرد. اينجاست كه عشق مي آيد و اين گونه مزايا را به او تقديم مي كند.((ناپلئون بناپارت))


نگرش

عدم پايبندي به نظم گيتي، ويژگي انسانهاي گوشه گير است كه عشق و احساس را سپر ديدگاههاي نادرست خود مي سازند.((اُرد بزرگ))


ديدگاه خوب مردم، بهترين پشتيبان برگزيدگان است.((اُرد بزرگ))


به گمان من انسان براي موفقيت در زندگاني بايد بتواند در چهار زمينه استاد شود : مناسبات، تداركات، نگرش و رهبري.((جان ماكسول))


هر چه از كوه بالاتر رويم، چشم انداز گسترده تري را مي بينيم.((ويكتور هوگو))


هر كس ديگران را با معيارها و ديدگاه هاي خود داوري مي كند.((استر هاردينگ))


آخرين آزادي ما انسانها اين است كه نگرش خود را در هر شرايطي خود انتخاب كنيم.((ويكتور فرانكل))


آنچه كسي را برنده مي كند، توانايي ذاتي، استعداد و يا ضريب هوشي او نيست. ابزار برنده، نگرش شماست نه استعدادتان؛ نگرش معيار كاميابي است.((دنيس ويتلي))



خيانت

حيله و خيانت، بيشتر از اشخاص ناتوان سر مي زند.((لارشفوكولد))


هر كه خيانت ورزد، دستش در حساب بلرزد.((؟))


هر كس كه به راز ديگران آگاه گشت، اگر آن راز را بگشايد مانند آن است كه به خيانت و فساد آلوده شده است.((؟))


هرگز معتقد مشو، هرگز پيرو مشو، هرگز بخشي از سازمان مشو. راست باش و صادق با خودت. به خود خيانت مكن.((اشو))


راستي، امانت است و دروغ گفتن خيانت.((بوذرجمهر))



خيام

چون عهده نمي شود كسي فردا را
حالي خوش دار اين دل پر سودا را
.
مي نوش به ماهتاب اي ماه كه ماه
بسيار بتابد و نيابد ما را

گردش ناگهاني

گردش ناگهاني
فرانتس كافكا

‏اگر شب هنگام چنين مي‌نمايد كه به طور قطع تصميم گرفته‌اي خانه بماني، و اكنون پس از صرف شام، لباس خانه به تن كرده‌اي، كنار ميز، زير چراغ نشسته‌اي و سرگرم بازي يا كاري هستي كه در پايان آن، طبق عادت به بستر خواهي رفت، اگر بيرون خانه هوا بد است و از اين رو خانه ماندن امري بديهي مي‌نمايد، اگر تا اين لحظه سر ميز آن قدر دست به دست كرده‌اي كه ديگر مي‌ترسي بيرون رفتن از خانه باعث تعجب ديگران شود، اگر چراغ راه پله‌ها را خاموش كرده‌اند و درِ خانه بسته شده است، و اگر به رغم اين همه، در پي احساسي ناخوشايند از جا برخيزي، لباس عوض كني، بلافاصله با لباس بيرون ظاهر شوي، توضيح بدهي كه بايد حتماً بيرون بروي، سپس به دنبال خداحافظي كوتاهي قصد خود را عملي كني، و بسته به اين‌كه با چه شتابي درِ خانه را به هم بزني، كمابيش احساس كني كه مايه‌ي دلخوري شده‌اي، اگر توي كوچه خود را باز بيابي، با اندامي كه پاسخ آزادي نامنتظري را كه برايشان فراهم آورده‌اي، با تحرك بسيار پاسخ دهند، اگر به سبب اين تصميم، تمامي نيروي اراده را در خود جمع بيابي، اگر با عمقي بيش از معمول دريابي كه براي تحقق و تحمل آسانِ سريع‌ترين دگرگوني‌ها، نيرويي كه در اختيار داري بر نيازت مي‌چربد، و اگر در چنين شرايطي، كوچه‌ي طويل را درنوردي - در اين صورت براي اين يك شب به تمام و كمال از محيط خانواده بيرون زده‌اي، و در آن هنگام كه خانواده‌ات محو و مستحيل شده است، تو خود، قرص و محكم، در هيئتي بارز و روشن، در حالي كه با كف دست به پشتِ ران مي‌زني، در قالبِ واقعي خود، قامت راست مي‌كني.
‏اين حالت در صورتي مضاعف مي‌شود كه در اين دير وقتِ شب به قصد احوال‌پرسي، عازم خانه‌ي دوست خود بشوي.


برگرفته از كتاب:
كافكا، فرانتس؛ داستانهاي كوتاه كافكا؛ برگردان علي اصغر حداد؛ چاپ دوم؛ تهران: نشر ماهي 1385.

عشق من

عشق من... يادم كن گاهي كه به دل دارد راهي تو كه از دردم آگاهي.
يه دنيا يه دنيا , عاشق من بدون كه به عشقت , صادقم من , تو مست خويش و من , مست عشقم اگه نباشي مي ميرم , بيا كه عمر از سر گيرم.
تا هستم..... با يادت شادم. آخه دل بر تو دادم ديگه از غم ها آزادم.
يه دنيا يه دنيا , به انتظار ديدنت به لحظه رسيدنت دل داره پر پر مي زنه از سينه ام پر مي زنه.
اي چشمه حيات من فرشته نجات من شوق نفس هاي مني هميشه روياي مني.
يه دنيا يه دنيا , عاشق من بدون كه به عشقت , عاشق من بدون كه به عشقت , صادقم من , تو مست خويش و من , مست عشقم اگه نباشي مي ميرم , بيا كه عمر از سر گيرم.
صادقم من , تو مست خويش و من , مست عشقم اگه نباشي مي ميرم , بيا كه عمر از سر گيرم.
عشق تو در قلب من هديه جاودانه است براي زنده موندن , قشتگ ترين بهانه است.
دوست داشتن تو مثل عطر خوش بهاره , با تو نفس كشيد پايان انتظاره.
يه دنيا يه دنيا , عاشق من بدون كه به عشقت , صادقم من , تو مست خويش و من , مست عشقم اگه نباشي مي ميرم , بيا كه عمر از سر گيرم.اگه نباشي مي ميرم بيا كه عمر از سر گيرم
سلام خوبي چه وبلاگ زيباي و با حالي داريد خوشحال ميشم به من هم سر بزني و از آسمان نگاهت ستاره اي را برايم به نشان بگذاري
منتظر حضور سبزت هستم در وبلاگ
عشق مانند هوا همه جاري هست
پس تو نفسهايت را قدري جانانه بكش

                                                                                                     ارسالي از س.ج


نكته

خدايا:

اين آيه را كه بر زبان داستايوسكي رانده اي بر دلهاي ما روشنفكران فرود آر.

***اگر خدا نباشد،همه چيز مجاز است***

جهان فاقد معني و زندگي فاقد هدف و انسان پوچ است.و انسان فاقد معني، فاقد مسِيوليت نيز هست.

در جواني آنگاه كه رؤياهايمان با تمام قدرت درما شعله ورند خيلي شجاعيم

ولي هنوز راه مبارزه را نمي دانيم، وقتي پس از زحمات فراوان مبارزه را مي آموزيم ديگر

شجاعت آن را نداريم.
پائولو كوئيلو

ارسالي از ستاره


غزلي ديگر از شهريار

جواني شمع ره كردم كه جويم زندگاني را               نجستم زندگاني را و گم كردم جواني را

كنون با بار پيري آرزومندم كه برگردم                        به دنبال جواني كوره راه زندگاني را

به ياد يار ديرين كاروان گم كرده رامانم                      كه شب در خواب بيند همرهان كارواني را

بهاري بود و ما را هم شبابي و شكر خوابي             چه غفلت داشتيم اي گل شبيخون جواني را

چه بيداري تلخي بود از خواب خوش مستي              كه در كامم به زهرآلود شهد شادماني را

سخن با من نمي گوئي الا اي همزبان دل                 خدايا با كه گويم شكوه بي همزباني را

نسيم زلف جانان كو كه چون برگ خزان ديده              به پاي سرو خود دارم هواي جانفشاني را

به چشم آسماني گردشي داري بلاي جان                خدا را بر مگردان اين بلاي آسماني را

نميري شهريار از شعر شيرين روان گفتن                    كه از آب بقا جويند عمر جاوداني را